سریالی که به سبک سریالهای ترکی است
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۸۸۲۴۹۷
به گزارش جهان نيوز، «حسین سلطان محمدی» منتقد سینما و تلویزیون، در نقد سریال «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان گفت: اقبال مردمی نشان میدهد که سریالساز باید به چه نکاتی توجه کند، اما در توجه به این قضایا از سازندگان سریالها خواهش میکنم قصههایشان را که مملو از نشانههای امروزی است، به سمت وقایع شناسنامهدار تاریخ معاصر نبرند و داستان امروزی خود را بسازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه در آن دوره از تاریخ دختر و پسر به این راحتی با یکدیگر ارتباط نداشتند، بیان داشت: در آن زمان اصلا اینطور نبود و جریان ارتباطهای بین دختر و پسر به سختی شکل میگرفت. اما در این سریال میبینیم که دختر و پسر اول باهم به توافق میرسند و بعد تازه تصمیم میگیرند تا خانوادهها را در جریان ارتباطشان قرار دهند. عمده رابطههای دختر و پسری در این سریال قابل نقد است. کارگردان سریال در فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه»، حجب و حیای آن موقع را خوب بیان کرده بود و آن هم در سکانسی که مادران آن دو شهید مفقودالاثر از علاقه این دو به یکی از آشنایان خبر میدهند و اینکه حجب و حیایشان و ابراز نکردن این عشق، باعث شد که نفر سومی به خواستگاری آن دختر بیاید. حالا چطور در این روایت جدید از دوران جنگ، آن حجب و حیا در کاراکترهای آن زمان دیده نمیشود؟ این یکی از روابط نامطلوب امروزی است که نباید در قالب ۳۰ سال پیش قرار داده میشد و انگاره جدیدی برای نسلی آفریده شود که از جنگ، فقط نقل خاطره دارند.
این منتقد در ادامه نیز بیان داشت: داستان این سریال در سال ۶۲ که سالهای جنگ است، آغاز میشود. در آن زمان مرجع دینی اول کشور امام خمینی (ره) است. نظریه رسمی امام خمینی که در رسالهشان هم آمده این بود که غیر مسلمانان جزو کفار هستند و نباید چیزی از دستشان گرفت و خورد و در فقه، خوراکی که از دست آنها میگیری و میخوری حکم نجاست را دارد؛ مگر با رعایت شرایطی، اما در این سریال شخصیتی به نام «رازمیک» وجود دارد که به راحتی با خانواده اصلی قصه رفتوآمد میکند و در خانههای هم غذا میپزند و میخورند. این یکی از مواردی است که با فتاوای رسمی آن زمان همخوانی ندارد.
سلطان محمدی همچنین درباره بخشی دیگر از تفاوت فرهنگی خانوادههای آن زمان با آنچه در سریال به تصویر کشیده شده است، گفت: کجای غیرت خانوادههای ایرانی آمده که در خانهای که خواهر ۱۸ ساله دارید بدون اطلاع خانواده، پسر نامحرم بیاوری؟ و بدتر اینکه او را به جای خودت در اتاقت اسکان دهی! در حالت عادی اگر خواهر فرضی، با لباس راحت خانه و بدون پوشش در اتاق برادر میرفت و ناگهان پسر غریبهای در آنجا میدید، چه راه حلی برای آن بود؟
وی گفت: اشارهام به آغاز سریال است که اخیرا در یادآوری نحوه آشنایی حامد با یاسمن، به آن اشاره مجدد شد! بهتر است دوستان این گونه وجوهات احتمالی در بعضی خانوادهها را از سریالهایشان حذف کنند تا فضای خانوادگی ایرانیان با توضیف ساختگی، دچار شائبه نشود. فرزندان خانواده مرکزی روایت هم، مرزهای حجب و حیا و محرم و نامحرم را خیلی رعایت نکردهاند. دختر خانواده با حامد، بدون پیوند شرعی مرتب ارتباط گفتاری و عاطفی دارد. هادی با سیما و احسان با طاهره. حتی لو دادن علاقه احسان به طاهره در کنار دیگ آش پشت پای کاراکتر مسیحی روایت، بسیار خامدستانه است. در این قبیل صحنهها، داریوش مهرجویی در کنار دیگ شله زرد در فیلم لیلا، حجب و حیای دقیقتری را به تصویر کشیده بود.
وی با اشاره به یکی دیگر از این موارد نیز بیان داشت: یکی از سکانسهایی که با دیدن آن خندهام گرفت، نشان دادن و استفاده از کوپن برای خرید و صرفهجویی برای مصرف سوخت بود. آیا مخاطبی که با تماشای چند قسمت از این داستان متوجه شده این خانواده از شرایط مالی خوبی برخوردارند، برای مثال پدربزرگ طلافروشی دارد و تعداد قابل توجهی از اقوام و بستگان پزشک هستند، میتواند به راحتی ماجرای خرید کوپنی و دردسرهای آن و خرید سوخت را باور کند؟! همه اینها از منطق روایی داستان به دور بود. یادم است آن زمان، ما که از خانوادههای پردرآمد مثل خانواده «وحدت» سریال نبودیم، میتوانستیم گاهی برای تامین مایحتاج خود، سوخت آزاد خریداری کنیم و بشکههایمان در خانه همیشه پُر بود!
سلطان محمدی با اشاره به نحوه کارگردانی همایون اسعدیان در این سریال عنوان داشت: اسعدیان در این سریال به طریقی نشانههای پاره پاره را کنار هم قرار داده است، اما در نهایت نتوانسته به خوبی از آنها بهرهبرداری کند و به عقیده من در اجرا ما شاهد شتاب در ساخت هستیم که قطعا آثارش در بعضی سکانسها به وضوح دیده شده است.
سریال «لحظه گرگ و میش» این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود. موضوع اصلی و جذاب از دید مخاطب عشق دختر و پسری به نام حامد و یاسمن است. حامد با برادران یاسمن به جبهه میرود و دیگر خبری از او نمیشود. بیخبری از زنده بودن یا اسارت حامد چندسال طول میکشد. در این ایام یاسمن دائم به فکر عشقش و بی صبرانه در انتظار خبری از اوست. خبرها حکایت از شهادت حامد دارد. دختر بعد از مطمئن شدن از شهادت حامد تصمیم به ازدواج میگیرد. چند سال میگذرد و حامد زنده از اسارت برمیگردد. نکته سریال اینجاست که وقتی یاسمن متوجه بازگشت عشق قدیمیاش یعنی حامد میشود به هم میریزد! همه فکر و ذهنش میشود عشق قدیمی! جسمش در کنار شوهر و خانوادهاش است، اما فکر و حواسش پیش عشق قدیمیاش. حامد هم مدام در فکر زنی متاهل است که سالها قبل عاشقش بود. به سبک سریالهای ترکیهای...
سریال «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود. منبع:فارس
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۸۸۲۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون
مدتهاست که رضا عطاران در تلویزیون سریال جدیدی ندارد، درحالیکه برخی در فضای مجازی شایعاتی از حضور او را در این سریال مطرح میکنند، اما کارگردان سریال به یک واقعیت اشاره کرد.
به گزارش تسنیم، یکی از نکات جالب در قصه این سریال، نام خانواده «عطاران» و یکی از شخصیتهای محوری داستان است که به او «رضا عطاران» گفته میشود. همین نکته باعث شد برخی در فضایمجازی از این تیتر استفاده کنند: «حضور رضا عطاران در سریال جدید تلویزیون». خبر در نوع خودش جالب، اما این صفحات مجازی برای دیده شدنِ خودشان از این عناوین خبری استفاده میکنند وگرنه حقیقت چیز دیگری است.
علی مشهدی به عنوان کارگردان سریال گفت: ماجرا از این قرار است که قصه و اتفاقات سریال «بدل» در سال ۱۴۰۲ رقم میخورد و به یک خانوادهای برمیگردد که نسل اندر نسل عطارند. به همین خاطر نام فامیلیاش «عطاران» شده، همچون کسی که به او آهنگر میگویند فامیلیاش «ی» نسبتی میگیرد و او را «آهنگری» میخوانند.
وی در خصوص اینکه چرا نام پسر خانواده رضا عطاران گذاشته شده و آیا پایِ استفاده ابزاری از نام رضا عطارانِ بازیگر شناخته شده در میان است، تأکید کرد: شهرام قائدی نقش پدر را در خانواده عطاران بازی میکند، پریسا مقتدی همسرش و عرفان آصفی نقش پسر خانواده را با نام رضا عطاران بازی میکند. اصلاً هیچ استفاده ابزاری نشده حتی با وجود رفاقت و قرابت تنگاتنگ با رضا عطاران، از او اجازه گرفتم که نامِ کاراکترمان را رضا عطاران بگذاریم.
این کارگردان و نویسنده شاخص حوزه طنز در تلویزیون ابراز امیدواری کرد که تلویزیون بتواند در حوزه طنز بدرخشد و مخاطب را با خودش به دورانی ببرد که بهترینهای طنز در تلویزیون کار میکردند و بسیاری از خیابانخلوتکنهای تلویزیون جزو همین طنزها و کمدیهای سیما بودند.